وقتی فهمیدم ..
شباهت عجیبی
به عشق اولش دارم
غمی تمام چهره ام را سوزاند ..
چقدر بد است
سالها بی خبر بخندی ...
ببوسی ..
ولی خودت نباشی ...
چقدر سخت است
هر روز ..
مرده ای را ببینی که
بیشتر از تو زندگی کرده
چقدر غم انگیز است
همه عمرت را
میزبا ن کسی باشی
که عشقت میهمان اوست
چقدر صورتم درد دارد ..
کاش میشد ...
آدم یقه ی خودش را بگیرد ...!!
رسول ادهمی